غزل : خودت نمی دانی

ساخت وبلاگ

 


که بود ؟ شهره‌ی عالم به سست‌پیمانی 
وفا نکرد و دریغ از کمی پشیمانی 

چه گفت ؟ گفت فراق تو بر من آسان است 
وداع کرد و نمی‌یابمش به آسانی 

چه برد ؟ تاب مرا برد تابِ گیسویش
چه بود جرم تو ؟ سرگشتگی ، پریشانی

چه کرد ؟ عشق مرا کفر خواند و خونم ریخت
چه حکمتی‌ست در این شیوه‌ی مسلمانی ؟ 

چه از تو خواست ؟ غزل‌های بی‌رقیب مرا
کجاست ؟ نزد رقیبان پی غزلخوانی 

چرا به عشق چنین ظالمی دچار شدی ؟
تو نیز عاشق اویی ، خودت نمی‌دانی ...
 


 سجاد_سامانی


 

شعر :عشق من طرح چلیپایی است تصویرش کنید...
ما را در سایت شعر :عشق من طرح چلیپایی است تصویرش کنید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhematifarsani4 بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:02